داستان اشک

اینکه رسواکننده است که سالها پیش شاعری گفته و خواننده ای خوانده است.دیشب که بی اختیار از چشمم می چکید فکر می کردم واقعا چرا نمی توانم جلوی امدنش را بگیرم؟! نه اینکه دم مشکم هم باشد نه! ولی خیلی وقت است که رسوایم کرده .... الان به این فکر می کنم اگر از روی محبت برای کسی اشک بریزی اشک ضعف است یا اشک قدرت، باید امیدوار وشاد برای داشتن قلب مهربانت باشی یا سرشکسته از داشتن دلت که انقدر نازک است؟!

 اشک من که خودشو نگه نمیداره حیف! واقعا به نظر شما داستان این اشک چیه ؟ 



۲
اسماعیل غنی زاده
۱۲ اسفند ۰۱:۲۲
من خیلی وقته گریه نکردم...هیچی نمی دونم 
پاسخ :

این گریه نکردنه خوبه؟

البته بنظرمن اشک ریختن با گریه کردن فرق داره!

منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۱۲ اسفند ۱۸:۳۸
خداروشکر کنید و خوشحال باشید که هنوز قادر به اشک ریختن و محبت کردن هستید.
پاسخ :
:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان